English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8735 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
trimetrogon U عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
imagery sortie U پرواز مخصوص عکاسی هواپیمای عکاسی ماموریت عکاسی هوایی
country cover diagram U دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
holiday U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holidays U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
imagery U عکاسی هوایی
exposure station U ایستگاه عکاسی هوایی
bombardment photography U عکاسی از بمباران هوایی
sortie plot U شمای منطقه پرواز در عکاسی هوایی
cover search U جستجوی بهترین منطقه پوشش عکاسی هوایی
continuous strip photography U عکاسی به طریق نوار مداوم عکسبرداری هوایی با نوارمداوم
coverage index U کالک نمایش مناطق زیرپوشش شناسایی عکاسی هوایی
tipping U در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
tip U در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
projecting U تولید نمایش گرافیکی دو بعدی از یک صفحه سه بعدی تصویر
camera station U ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
spectrozonal photography U عکاسی از اشیاء منتخب عکاسی از اشیای مخصوص
continuous strip imagery U عکاسی متوالی از یک نوارزمین عکاسی مداوم از یک نوار
air scoop U چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
air photographic U شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
three dimentional spreadsheet U صفحه گسترده سه بعدی
airlift service U سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
defect skipping U روش مشخص کردن و برچسب گداری شیارهای حساس مغناطیسی در حال ساخت تا استفاده نشوند. اشاره به شیار بعدی مناسبی که قابل استفاده است
comouflage detection photography U نوعی عکاسی که با استفاده ازفیلم مخصوص انجام شده واستتار دشمن را کشف میکندعکسبرداری ضد استتار
PHIGS U برنامه واسط استاندارد بین نرم افزار و آداپتور گرافیکی که از مجموعهای از دستورات استاندارد برای رسم و تغییر تصاویر دو بعدی و سه بعدی تشکیل شده است
formed U دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
form U دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
forms U دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
VRML U سیستمی که به سازندگان امکان ایجاد کلمات سه بعدی در صفحه وب میدهد
horizontal U حرکت نشانه گر در صفحه نمایش کامپیوتر از انتهای یک خط به ابتدای بعدی
preemptive multitasking U حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت
word wrap U حرکت نشانه گر روی صفحه تصویر کامپیوتر از انتهای یک خط به شروع خط بعدی
chord plane U صفحه مار بر وترهای همه مقاطع تشکیل دهنده یک ایرفویل سه بعدی
lens distortion U خطای عدسی دوربین عکاسی انحراف عدسی دوربین عکاسی
cursor U علامتی در صفحه نمایش که محل بعدی فاهر شدن حرف را نشان میدهد
cursors U علامتی در صفحه نمایش که محل بعدی فاهر شدن حرف را نشان میدهد
multispectral U استفاده از چند طیف نوری عکاسی چند طبقه
geometry processing U فرآیندی که نیاز به محاسبه سه مختصات z,y,x دارد از یک شی سه بعدی تا روی صفحه نمایش داده شود
telling U مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
antiair warfare U جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
restrictive fire plan U طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
air policing U عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
line chief U افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
pounce U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounces U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pouncing U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
i stay U در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
broadcast controlled air interception U نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air delivery container U جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
air sentinel U گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
steered U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steer U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steers U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeon U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeons U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
sleeve target U هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
flak U گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
quadratic quotient search U الگوریتم بازرسی کننده که به هنگام تست مکانهای بعدی جدول از یک ادرس دوگانه استفاده میکند
storage U حافظه یا بخشی از سیستم کامپیوتری که داده و برنامه برای استفاده بعدی ذخیره شده اند
round U روش سازماندهی استفاده از کامپیوتر توسط چندین کاربر که هر یک آنرا در یک زمان اجرا می کنند و به بعدی می فرستند
roundest U روش سازماندهی استفاده از کامپیوتر توسط چندین کاربر که هر یک آنرا در یک زمان اجرا می کنند و به بعدی می فرستند
fly through U عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
block plot U صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
air pilots U خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
aviation pay U معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air superiority U برتری موقت هوایی رجحان هوایی
air suprmacy U برتری کامل هوایی سیادت هوایی
air interdiction U عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
precedent U نمونه و پیش نویس اسناد مختلف که به منظور استفاده تهیه کنندگان بعدی اینگونه اسنادتهیه و منتشر میشود
precedents U نمونه و پیش نویس اسناد مختلف که به منظور استفاده تهیه کنندگان بعدی اینگونه اسنادتهیه و منتشر میشود
aerodynamic braking U استفاده از ترمزهای هوایی یاچتر
gate U فرمان استفاده ازموشک و راکت در جنگ هوایی
air spot U تنظیم تیر توپخانه با استفاده از دیدبانی هوایی
gates U فرمان استفاده ازموشک و راکت در جنگ هوایی
shifts U روش افزایش کل ترکیب بیتهای ممکن با استفاده از تعدادی بیت برای بیان اینکه آیا کد بعدی باید جای شود یا میز
generations U مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد
shifted U روش افزایش کل ترکیب بیتهای ممکن با استفاده از تعدادی بیت برای بیان اینکه آیا کد بعدی باید جای شود یا میز
generation U مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد
shift U روش افزایش کل ترکیب بیتهای ممکن با استفاده از تعدادی بیت برای بیان اینکه آیا کد بعدی باید جای شود یا میز
shuttle bombing U بمباران با استفاده از دوپایگاه هوایی برای بمب گیری
imagery exploitation U مدار تهیه و فهور و استفاده از اطلاعات عکس هوایی
carrier air group U دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
air material U ماتریل هوایی وسایل هوایی
notice to airmen U اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
air U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
airs U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air branch U قسمت هوایی رسته هوایی
aired U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
fifth generation computers U مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری که با استفاده از مدارهای سریع VLSI و زبانهای برنامه سازی قدرتمند برای ایجاد امکان محدوده افراد
tropopause U منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
code panel U رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
air station U ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
splashes U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splash U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashing U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
quicktrans U سیستم حمل و نقل هوایی سریع با استفاده ازهواپیماهای غیرنظامی
stack U ثبات آدرس که حاوی محل دادهای است که بیشتر استفاده می شوند یا آدرس دستور بعدی که باید پردازش شود
stacked U ثبات آدرس که حاوی محل دادهای است که بیشتر استفاده می شوند یا آدرس دستور بعدی که باید پردازش شود
stacks U ثبات آدرس که حاوی محل دادهای است که بیشتر استفاده می شوند یا آدرس دستور بعدی که باید پردازش شود
infrared imagery U عکسبرداری مادون قرمز عکاسی با استفاده از اشعه مادون قرمز
hotter U دستوری در برنامه به صورت کلمات مشخص کلیدی که یک کلمه مهم و اسسی را به صفحه مقصد بعدی وصل میکند که در صورتی که کاربر آن را انتخاب کند نمایش داده میشود
hottest U دستوری در برنامه به صورت کلمات مشخص کلیدی که یک کلمه مهم و اسسی را به صفحه مقصد بعدی وصل میکند که در صورتی که کاربر آن را انتخاب کند نمایش داده میشود
hot U دستوری در برنامه به صورت کلمات مشخص کلیدی که یک کلمه مهم و اسسی را به صفحه مقصد بعدی وصل میکند که در صورتی که کاربر آن را انتخاب کند نمایش داده میشود
air picket U هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
spoofer U در رهگیری هوایی یعنی دشمن از وسایل فریب الکترونیکی یا تاکتیکی استفاده میکند
tactical air controler U افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
air scout U هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
call mission U درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
airlift command U فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
photogeny U عکاسی
photography U عکاسی
photogrammetry U علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
photography U لوازم عکاسی
flashlight U لامپ عکاسی
wirephoto U عکاسی رادیویی
photographic accessories U لوازم عکاسی
flashlights U لامپ عکاسی
flash photography U عکاسی شب بابرق
fax U عکاسی رادیویی
photochromy U عکاسی رنگی
telephotography U عکاسی رادیویی
telephoto U عکاسی رادیویی
filmed U فیلم عکاسی
film U فیلم عکاسی
phototelegraphy U عکاسی رادیویی
brownies U یکجوردوربین عکاسی
brownie U یکجوردوربین عکاسی
aerial photography U عکاسی هوائی
line of collimation U خط محور عکاسی
flash U فلاش عکاسی
shutterbug U عاشق عکاسی
radiophoto U عکاسی رادیویی
flashes U فلاش عکاسی
flashed U فلاش عکاسی
kodak U دوربین عکاسی
faxed U عکاسی رادیویی
faxes U عکاسی رادیویی
faxing U عکاسی رادیویی
dark room U تاریکخانه عکاسی
heliochrome U عکاسی رنگی
facsimile U عکاسی رادیویی
photoionization U یونش عکاسی
photographic strip U نوار عکاسی
photographic U وابسته به عکاسی
facsimiles U عکاسی رادیویی
photographic strip U باند عکاسی
photographic chemistry U شیمی عکاسی
photographic scale U مقیاس عکاسی
photographic fixing U ثبوت عکاسی
emergency scramble U درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
airspace prohibited area U منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
air search attack unit U تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
airlift capacity U مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
air defense commander U فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
flash bulb U فلاش دوربین عکاسی
fixer U دوای ثبوت عکاسی
filmstrip U فیلم عکاسی 53 میلمتری
dicing photography U عکاسی در ارتفاع کم باهواپیما
exposure scale U جدول پرتوگیری [عکاسی]
fan cameras U دوربینهای عکاسی منظرهای
photographically U از روی علم عکاسی
photoflash U فشنگ منورمخصوص عکاسی در شب
image format U اندازه شیشه عکاسی
camera nadir U محورلولایی دوربین عکاسی
iris U دیافراگم [دوربین عکاسی]
(iris) diaphragm U دیافراگم [دوربین عکاسی]
camera axis U محور دوربین عکاسی
vidicon U لوله دوربین عکاسی
negative photo plane U افق شیشه عکاسی
isocentre U خط المرکزین دوربین عکاسی
safelight U چراغ تاریکخانه عکاسی
image format U اندازه فیلم عکاسی
camera دوربین یا جعبه عکاسی
telephotography U عکاسی از راه دور
thermal imagery U عکاسی مادون قرمز
cameras U دوربین یا جعبه عکاسی
heliocheomy U عکاسی بارنگ طبیعی
to print out U چاپ کردن در عکاسی
flash lamp U لامپ پر نور عکاسی
Dont move . Hold it. Keep stI'll. U بی حرکت ( در عکاسی وغیره )
channel airlift U سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
photomap U نقشه برداری بوسیله عکاسی
photoengraving U گراور سازی بوسیله عکاسی
imagery U شبیه سازی عکاسی کردن
photocopies U رونوشت برداری بوسیله عکاسی
platinotype U عکاسی بوسیله املاح پلاتین
flashbulbs U لامپ پرنور فلاش عکاسی
camera obscura U اطاقک تاریک جعبه عکاسی
folded optics U وسیله عکاسی یا دیدبانی تاشونده
radar imagery U عکاسی به وسیله امواج رادار
photocopying U رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopied U رونوشت برداری بوسیله عکاسی
flashbulb U لامپ پرنور فلاش عکاسی
photocopy U رونوشت برداری بوسیله عکاسی
camera magazine U جعبه محتوی فیلم عکاسی
mosaic mountant U صفحه تهیه موزاییک تابلویی که عکسهای موزاییک هوایی به ان وصل میشود
thermal crossover U تقابل حرارتی در عکاسی مادون قرمز
ground position U نقطه تصویرزمینی هواپیمای در حال عکاسی
time exposure U مدت بازماندن دیافراگم دوربین عکاسی
telecamera U دوربین مخصوص عکاسی ازفواصل دور
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1صفحه کلید فارسی
2مهرآسا
1popsicle
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
2purchase off the registry
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com